پسره لندهور، تو روز روشن، با رفیقش اجناسو بر داشته بود از مغازه میبردبیرون ( میید) . صاحاب مغازه مچشو گرفت برش گردوند. چنتا تشر بهش زد و بهش گف زنگ بزنم پلیس.؟
مثلا میخاس بترسوندش اما اون ه خیلی دریده تر و پرروتر بود.
مشخص بود ی تو خونشه و مث این معتادا یا درمانده ها نیست و بجای آخرین راهکار زندگیش ، ی رو بعنوان اولین راهکار و شغل عادی انتخاب کرده .
لندهور بدون اینکه شوکه بشه یا خم به ابرو بیاره با کمال وقاحت دنبال بهانه بود و طلبکارانه مثلا فرافکنی کرد و گف: چرا هر چی سوال می پرسیدم کسی جواب نمی داد، این چه وضعشه؟!!!
بازدارندگی و نظارت مهره گم شدس. یاد اون پیمانکارا و برخی مسولای بنیاد مسکن افتادم که بجای پاسخگو بودن تحویل واحدها در موعد مقرر با خیال راحت لبخند ن همه مردم رو به سخره میگیرن و هیچ کسی هم به فریاد مردم نمیرسه . (جریمه دیرکردهای چند ساله ، یا حتا کیفیت کارشون پیشکش)
تو جو فعلی جامعه خیلی از ناو آمریکا و تحریم و . برامون حرف میزنن و مسولای دولتی هم بدشون نمیاد افکار به این سمت حرکت کنه اما واقعیت اینه که این حضرات و بهتره بگیم برخی مسولای منافق ما به مراتب از نظامیان آمریکا خطرناکتر و ترسناکترن. ناو هواپیمابر و بمب اتم جلو آثار وجود این افراد در حد ترقه بازیه.
بعدا اضافه شد:
پ ن: البته بهتره بجای لغت " غضنفر" از کلمه " حیف نون " استفاده بشه. دقت کردین همه کلمات و اسمهای ارزشی ما ، با تی انگلیسی ، تو ذهن ملت دموده و پست جا انداخته شدن. بتول، سکینه، انسیه ، خدیجه ، کبری و. زنهای بدبخت فیلمهای ما هستن و تقی، نقی، اصغر و . مردهای معتاد و ضعیف رسانه های ما. بماند بازی و تمرکز روی اسامی خاص. مثلا: علی ورجه،کوچه علی چپ، ریزعلی، گیج علی، و. بقول یکی از دیالوگهای میرباقری: داریم به لیچارهایی میخندیم که عقایدمان را مسخره میکند!
درباره این سایت